Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-06@17:55:25 GMT

ما را ستوده‌ای باید که نشانی دهد از مرز هویت‌هایمان

تاریخ انتشار: ۲۰ فروردین ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۵۲۸۰۷۳

ما را ستوده‌ای باید که نشانی دهد از مرز هویت‌هایمان

به گزارش خبرنگار مهر، امیرحسین قربان سروی، مرمت کار بناهای تاریخی و سنتی، گردشگر و پژوهشگر حوزه میراث معنوی، به بهانه چهارمین سال خاموشی ایران شناس فقید و بنیان‌گذار حوزه معرفتی جغرافیای تاریخی ایران زمین زنده یاد منوچهر ستوده یادداشتی را برای مهر ارسال کرده است. او سال‌ها از همراهان نزدیک زنده‌یاد ستوده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

متن این یادداشت را در ادامه بخوانید:

«بنام خداوند جان و خرد

ای رهپو از آستارا تا استاراباد

سکوتت سرشار از ناگفته‌هاست

چه زیبا سرودی

(خون است دلم برای ایران)

به چهارمین سال خاموشیت ای بزرگ دل در گرو ایران و ایرانی داده رسیده‌ایم.

عاشق دماوند؛ سهند و سبلان؛ تفتان؛ تخت سلیمان؛ آزادکوه؛ خلنو؛ پلوار؛ حوض دال دنا؛ پالون گردن؛ دیوچال؛ دوبرار؛ چوپار؛ چپکرو؛ آلانه سر؛ تزرجان؛ باجگان؛ ببر ووو… که گام‌هایت را به یاد دارند و چای گرم کنار دامنه‌هاشان همراه نسیم خنک کوهستان که هوایش ریه‌هایت را نوازش می‌دادند با سردی خویش.

عاشق و شیدای دریای مازندران که از بیان خزرگونه‌اش ابا داشتی؛ عاشق خلیج همیشگی فارس؛ ای دل داده در گرو همیشه بهار و ونوشه و پامچال وحشی؛ ای نگاهت به بلندای سپیدار و راش و افرا و کلیکک و توسکا سرو قامت من، بزرگ من، آقای من، مراد من، که وام دار توأم بهاری که فروردینش داس اجل را بر پیکر سرو قامت، سرو یکصد ساله ما زد؛ عادت ما شده به فراق تو، به داغ تو، به نبودنت، به آن آواهای بلندت که می‌خواندی همه را با طنین ادامه دارت، غریب نیست که پیرانه سر ما دلداری دوست را بر نتابیم، که امیدم به باز آمدن یوسف کنعان داده است؛ به باور خسته و زخمی من (کنعان مرا و ترا) به سلف خرها فروختند.

کنعانی که یوسف ستوده ما نه فقط دست آستارائیش را به استار آباد رساند که وجب به وجب تربتش قدمگاه او شد؛ منوچهرم؛ که خراب آباد ایران زمینت بودی؛ به داناییت، به دانشت، به عاشقی‌ات، به جغرافیای زخمی سرزمینت که در پس و پی کوچ چلچله‌ها به کیان کلاغ‌ها بدل گشت؛ به چنته پچ پچه مورو مار...

مرا و ما را ستوده‌ای باید که نشانی دهد از مرز هویت‌هایمان در گستره هجمه‌های اغیار و نامردمان روزگار گفتی می‌خواهم چراغ راه جوانان و کودکان سرزمینم باشم؛ دریغ و درد هنوز جوانان سرزمینت نه نام ترا می‌دانند و نه راه ترا می‌شناسند.

درد است که جایت در کتاب تاریخ و جغرافیای مدارس خالی است؛ می‌دانم طول می‌کشد تا ترا بشناسند؛ ولی خواهند شناخت؛ ایمان دارم؛ این باور من است؛ چون ترا می‌شناختم که بیهوده نزیستی؛ بلبلی بودی که مجال به زغن ندادی.

اگر به زلف دراز تو دست ما نرسید
گناه بخت پریشان و دست کوته ماست

امروز به چهارمین سال کوچ جانسوز استاد منوچهر ستوده؛ پیر شوریده سر ما، از مستی دمنوش‌های ریاحین کوه؛ همسنگی و هدوشی گذار و گذر و هماویی چاوشان بهار همه سبزه و گل‌های وحشی جنگلی خرج راه ساخت که سیر و سرود آستارا تا استار آباد میسورش گشت رسیده‌ایم.

ما ناستوه مردمان روزگار لفاظی که گمشده سر زمین خویشیم آیا قدر شناس ذیقدری چون او بوده‌ایم.

شب قدر است و ذیقدری ندیدم
چنان تو صاحب قدری ندیدم

تو منوچهری، مینوچهری، از اهالی رضوان و منسوب پیشدادیان.

گیرم که خیابانی بنامت نشد؛ تو شاهراهی به گستره همه راه‌های ایران زمین.

گیرم که میدانی بنامت نشد؛ تو در میدان قلب همه دوستداران و رهروان علم و معرفت اعتلای ایران زمین جای داری و تابلو بنامت زده‌اند آنان که دل در گرو این سرزمین دارند.

رقص خیال و خاطر یاران و انتظار
ما در چنین هوایی و افسوس یک سراغ

مویه را، سوگ همه سویه را مرا به بوته زار آوازی نیست؛ سرود دلنوازی نیست؛ با که بگویم؟ با که؟ از فراغ از فراق نی نوازی که نیستان ایرانشهر مرا به نوای حضور یکسر داشت...
بادلی پر خون می‌گذرم؛ هیچ نمی‌گویم، هیچ، که بیانش جز درد تاوانی نیست.

اینک در چهارمین سال خاموشی آن بزرگ به شعری از جناب استا کیوس گوران که خود برگ زرینی است بر اوراق دفتر این سرزمین سروده؛ در روز درگذشت استاد ستوده بسنده می‌کنم؛ یادش همراه عشقش و ذکر مدامش که می‌فرمود:

(دل هر ایرانی که برای ایران نتپد بهتر آن است که هرگز نتپد) در اندیشه عاشقان ایران زمین جاوید.

دم به دم با باد او دم می‌زنم
دم به یاد او دمادم می‌زنم
سوگوار هجرت سرو سهی
بر سر و سینه ز ماتم می‌زنم
تا که خاموشی نگیرد یاد دوست
بر بط‌اش را زخمه هر دم می‌زنم
حرف اگر از پیر آرم در میان
آنچه او داده است یا دم می‌زنم
سینه زخمین خود را از فراق
با ضماد شعر مرهم می‌زنم
بسته شد دار الشفای می‌فروش
ساغر از خم خانه جم می‌زنم
دل بیاد پیر مجلس سوگوار
حرف بسیار و… من‌اش کم می‌زنم

(جان و تن من فدای ایران)

با سپاس و احترام

کوچک‌ترین شاگرد ستوده بزرگ
امیرحسین قربان سروی

بیستم فروردین ماه یکهزار و سیصد و نود و نه
مازندران؛ چالوس»

کد خبر 4895772 محمد آسیابانی

منبع: مهر

کلیدواژه: منوچهر ستوده درگذشت چهره ها ایران میراث فرهنگی ویروس کرونا کتاب و کتابخوانی ادبیات گردشگری ادبیات جهان ترجمه شیوع کرونا معماری صنایع فرهنگی رایزنی فرهنگی درگذشت چهره ها خبرگزاری مهر میراث فرهنگی نشر مرکز چهارمین سال ایران زمین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۵۲۸۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند (+تصاویر)

عصر ایران - امروز جمعه ۱۴ اردیبهشت در رویدادی کم نظیر، بزرگان فرهنگ و ادب و هنر در موزه سینما گردهم آمدند و به تماشای فیلم سینمایی "مست عشق" آخرین فیلم حسن فتحی که بر اساس برداشتی آزاد از حکایت شمس و مولانا ساخته شده است، نشستند.

شاید به جرات بتوان گفت که جمع کردن چنین بزرگانی در کنار هم، تنها در سایه اسامی بزرگی چون شمس و مولانا امکان پذیر بود که با همت سازندگان فیلم سینمایی مست عشق و "بنیاد شمس و مولانا" این امر محقق شد.

بزرگانی از دکتر محمدعلی موحد مولوی شناس و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب کشور، دکتر کریم زمانی و دکتر جلال‌الدین کزازی و دکتر ژاله آموزگار از ادیبان و مولوی‌پژوهان برجسته، پروفسور ارفعی زبانشناس و متخصص زبان‌های باستانی کشورمان که ترجمه منشور کوروش از خدمات ارزنده ایشان به تاریخ و فرهنگ کشورمان به شمار می‌آید تا استاد لوریس چکناواریان و استاد خدایی از بزرگان موسیقی کشور، استاد کریم زمانی، استاد محمد حیدری، استاد عین‌الدین صادق‌زاده و استاد سبزه که همگی از اساتید بنام خطاطی و خوشنویسی کشور هستند، دکتر موسی غنی ‌نژاد استاد برجسته اقتصاد و دکتر عبدالمحمود رضوانی مترجم و زبانشناس بزرگ کشورمان که ترجمه گلستان سعدی به انگلیسی از شاهکارهای ایشان است، دکتر سید احمد محیط طباطبایی، دکتر یونس شکرخواه، دکتر نمکدوست و دکتر فرید قاسمی که همگی از اساتید نامدار حوزه ارتباطات به شمار می‌روند، در برنامه صبح امروز در سالن سینماتوگراف موزه سینما به تماشای "مست عشق" نشستند. 

این مراسم که از ساعت ۱۰ صبح و با حضور حسن فتحی کارگردان و فرهاد توحیدی نویسنده فیلمنامه فیلم سینمایی مست عشق آغاز شد، با تماشای فیلم ادامه یافت و پس از آن این اساتید در کنار یکدیگر و در محفلی دوستانه به بحث گفتگو درباره فیلم و محتوای آن پرداختند. 

ابتکار گروه تولید فیلم سینمایی مست عشق در برنامه‌ریزی این رویداد که به نوعی با هدف ایجاد همگرایی میان جامعه نخبگانی و مخاطبان سینمایی شکل گرفته بود، در پایان مراسم و پس از اتمام فیلم بازخوردهای بسیار مثبتی را به همراه داشت.

حضور ستارگانی چون دکتر محمد‌علی موحد در کنار لوریس چکناواریان پیام آور این واقعیت جذاب بود، که پاسداران و نگاهبانان تاریخ و فرهنگ این مرز و بوم، همچنان برای حمایت از آثار فاخری که مبلغ و نماینده‌ی چهره‌ی زیبای «ادبیات پارسی و عرفان ایرانی» در پیش چشم مردم جهان است، در کنار هنرمندان متعهد کشورمان ایستاده‌اند تا همچون همیشه، سالن‌های سینما محلی برای گرد آمدن فرهیختگان و تعالی فرهنگ باشد.

هرچند بازخورد شگفت انگیز این چهره‌های دانشمند و نکته سنج، مسئولیت دست‌اندرکاران و خالقان اثر را در آینده سنگین تر می کند اما در عین حال، تعاریف زیبایی که این ستارگان درخشان آسمان فرهنگ و ادب کشور از فیلم و محتوای آن داشتند و رضایتمندی‌شان از نحوه پرداختن به ظرایف رابطه شمس و مولانا برای عوامل سازنده فیلم بسیار جالب توجه و امیدوار کننده بود.

امروز مجمع ستارگان با زبانی که مخصوص خودشان است گفتند: اگر خوب بسازید، خوب ببینید و به داشته‌های این مرز بوم آگاه و مؤمن باشید، در کنار شما هستیم.
این علاقمندی از تشویق‌های پایان فیلم تا احساسات برانگیخته تعدادی از مخاطبان که بویژه لحظات انتهایی فیلم را با چشمانی اشکبار دنبال می‌کردند تا سخنانی که پس از اتمام فیلم و بیرون از سالن نمایش عنوان می‌کردند، همگی نشان از آن داشت که فیلم توانسته است در رسیدن به بخش قابل توجهی از اهداف خود که همانا بازنمایی برگی از تاریخ زرین فرهنگ و ادبیات کشورمان حول دو شخصیت برجسته آن یعنی شمس و مولانا است، موفق عمل نماید.

کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: هستی تا سرمستی؛ به بهانه فیلم «مست عشق» «مست عشق» نیامده رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست «مست عشق» ، زمانی برای مستی سالن های سینما / روایت مولانا و شمس ، پدیده ای فراتر از اکران

دیگر خبرها

  • انسان چقدر زمین نیاز دارد ؟ از زبان الهی قمشه ای بشنوید (فیلم)
  • چالش های هویت فردی «نسل زد» و الگوی فاطمی بررسی می شود
  • کشف یک جسد با دست‌ و پای بسته در شهرستان اردل
  • نشانی یوسف آسمانی به زمین رسید
  • ایرانی‌هایی که در کشور خود هم برگ هویت ندارند
  • وطن من | کلوت‌های شهداد کرمان
  • خوشحال‌ترین مربی ایران در حافظیه! (عکس)
  • علم‌الهدی: وقتی نیرو‌های نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد/ حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل می‌کند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب»
  • کاهش حجم آب سد طالقان علت کاهش حق آبه قزوین
  • بزرگان فرهنگ و ادب و هنر ایران زمین مهمان "مست عشق" شدند (+تصاویر)